مبانی نظری وپیشینه پژوهش اختلال اضطراب اجتماعی
2 - 1 - 1 - اختلال اضطراب اجتماعی
امروزه کارکرد جوامع بیش از پیش بر موقعیتهای اجتماعی و شبکههای ارتباطات بین فردی متکی است تا آنجا که حضور در موقعیتهای اجتماعی و عملکردی تقریباً اجتناب ناپذیر است . در شرایطی که ارزیابی شدن مؤلفه اساسی چنین موقعیتهایی محسوب میشود ، تجربه نسبی اضطراب معمول و متداول شناخته میشود ؛ اما در صورتی که فرد در موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی ترسی شدید و مداوم را تجربه کند و این ترس در احساسات و عملکرد وی تداخل ایجاد کند ، اختلال اضطراب اجتماعی مطرح میشود ( سادوک و سادوک ، 2007 ). اختلال اضطراب اجتماعی با دو زیر طبقه تشخیصی معرفی شده است :
1 ) اختلال اضطراب اجتماعی منتشر . برای افرادی تشخیصگذاری میشود که دربرابر بسیاری از موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب میشوند .
2 ) اختلال اضطراب اجتماعی خاص . مبین اضطراب فرد در یک موقعیت اجتماعی خاص یا موقعیتهای محدودی است ( هوک و والنتینر ، 2002 ).
همان طور که مشخص است این اختلال از دیگر انواع اضطرابها یا هراسها پیچیدهتر محسوب میشود چرا که حول محور ترس از رویدادهای غیرقابل مشاهده مانند ارزیابی منفی ، انتقاد و یا طرد از جانب دیگران شکل گرفته است و از طرفی فرد مضطرب با اجتناب از موقعیتهای اجتماعی فرصت مقابله موثر با اضطرابهای خود را از دست میدهد .
2 - 1 - 1 - 1 - سیر و شیوع اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی شروع زودهنگامی دارد و اغلب اوایل و میانه دهه دوم زندگی قبل از 18 سالگی بروز مییابد ( رپی و اسپنس ، 2004 ). شروع اختلال ممکن است تدریجی و یا ناگهانی و به دنبال یک تجربه تنشزا و تحقیرکننده باشد . سیر اختلال پیوسته و مداوم است ولی ممکن است شدت آن در بزرگسالی کاهش یابد ( کاشدان و هربرت ، 2001 ، به نقل از استوار ، 1386 ). طول مدت اضطراب اجتماعی درمان نشده صرف نظر از اینکه از نوع منتشر یا خاص باشد ، حدوداً 20 سال گزارش شده است ( ویچن ، فیوسیچ ، سونتاگ ، مولر و لیبوویتز ، 2000 ).
شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در مطالعات مختلف به طور متوسط بین 13 - 7 درصد گزارش شده است . این تفاوت در نرخ شیوع احتمالاً به نقش متغیرهای اجتماعی ، محیطی و فرهنگی وابسته است . بر پایه تحقیقات صورت گرفته تقریباً 50 - 30 درصد افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ، معیارهای اضطراب اجتماعی منتشر را نیز دارا میباشند ( ویچن ، استین و کسلر ، 1999 ؛ به نقل از حمیری ، 1389 ).
در ایران میزان شیوع این اختلال در بین افراد 24 - 18 ساله در حدود یک درصد ( 6 / 0 درصد در مردان و 5 / 1 درصد در زنان ) و برای سنین 40 - 25 سال درحدود 9 / 0 درصد ( 3 / 0 درصد در مردان و 4 / 1 درصد در زنان ) گزارش شده است ( محمدی